نسبت بدهی‌های دولت به تولید ناخالص داخلی در ایران پایین‌تر از رقم‌های مشابه این نسبت در دیگر کشورها است.

برخی بر این مبنا و با توجه به کسری بودجه دولت، استدلال می‌کنند که دولت باید نسبت به افزایش قابل‌توجه بدهی‌های خود از طریق انتشار اوراق اقدام کند. از آنجا که این اوراق به‌صورت ریالی است، با ریسک نکول نیز مواجه نیست و هر وقت دولت نیاز پیدا کند می تواند با چاپ پول، این بدهی‌ها را جبران کند.

ضمن اینکه به عقیده این افراد، اصولا در دنیا قرار نیست دولت بدهی‌های خود را بازپرداخت کند و دولت‌ها در زمان سررسید مجددا با انتشار اوراق جدید نسبت به جبران اصل و بهره بدهی‌های خود اقدام خواهند کرد. از آمریکا و ژاپن نیز به‌عنوان نمونه‌های موفق این الگو یاد می‌شود

اما شرایط اقتصادی ایران با کشورهایی مثل آمریکا و ژاپن، حداقل چند تفاوت مهم و تاثیرگذار دارد:

اولا نرخ بهره موثر اوراق دولتی در ایران بسیار بالا (بالای ۲۰ درصد) و در عرف دنیا بسیار پایین (زیر ۲ درصد) است. این تفاوت زیاد نرخ، آثار خود را با عنایت به مفهوم نرخ بهره مرکب به‌طور فاحشی نشان خواهد داد.

در ایران و با نرخ‌های بالای ۲۰درصد، تقریبا ظرف سه سال بدهی دولت دو برابر می‌شود. به این ترتیب نیاز دولت به انتشار اوراق به‌طور مضاعف افزایش می‌یابد و ظرف چندسال، توان وام‌گیری دولت به سمت صفر میل خواهد کرد؛ مگر اینکه دولت با ایجاد تورم بالا، بدهی خود را خنثی کند!

ثانیا کشوری مثل ژاپن اگرچه دارای بیشترین نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی است، اما همزمان یکی از بزرگ‌ترین طلبکاران دنیا است که اوراق کشورهای دیگر را به‌صورت ارزی خریداری کرده است.

ثالثا عموما در دنیا قواعد سفت و سختی برای انضباط مالی حاکم است. نیاز به هیچ‌گونه توضیحی ندارد که متاسفانه انضباط مالی چندانی در بخش عمومی در ایران حاکم نیست.



مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها