در زمان نیکسون، به خاطر جنگ ویتنام و تهای کینزی، کشورهای غربی دچار تورم و رکود همزمان شده بودند. نیکسون که فرد مقتدری تلقی میشد خواست مسئله تورم را آمرانه حل کند. در ۲۴ مرداد ۱۳۵۰ حکمی صادر کرد که با این جمله آغاز میشد: من دستور میدهم برای تثبیت قیمتها و دستمزدها در سراسر ایالات متحده آمریکا.».
البته نتیجه نامطلوب آن تها سبب شد که قبل از پایان یک سال عقبنشینی کند. اما شاه ایران این اقدام را پسندید و اجرا کرد و شکست خورد لیکن همان ت دستور به قیمتها هنوز ادامه دارد.
در آن زمان کمونیستها پایان نظام سرمایهداری را نوید میدادند. زیرا در آمریکا و اروپا نرخ های تورم و بیکاری پایدار در حد بالا بود و تهای کینزی بیاثر. پل واکر که در زمان کارتر رییس بانک مرکزی شد به تدریج نرخهای بهره را با ت پولی انقباضی تا بیست در صد بالا برد.
البته این نرخ بهره برای آمریکا بسیار سنگین بود و رکود اقتصادی به همراه آورد. لیکن با کاهش تورم بستر توسعه بلندمدت اقتصاد را فراهم کرد. اما پل واکر به این نتیجه رسیده بود که بانک مرکزی پیوسته باید نشان دهد که ت هایش بر اساس نظریه خاص و شرایط خاص اقتصاد تنظیم میشود و تابع مطامع تمداران نیست.
از آن زمان، شیوه کاربرد موثر ت پولی و ایجاد یک بانک مرکزی و مدیران معتبر روشی بود که تورم را در جهان به یک مسئله حل شده تبدیل کرد. اما در کشور ما متاسفانه ت کنترل قیمت و دستمزد نیکسون هنوز مشتریان، پیروان، مجریان و ذی نفعان پر و پا قرصی دارد.
درباره این سایت